-
[ بدون عنوان ]
21 بهمن 1385 01:28
چرا شقایق چرا عادت می دی من رو به دستات . اونم وقتی دستات موندنی نیست؟؟ چرا می خـوای بـشم پـابند چشـمات تو که عشـقـی تـو چـشات خـونـدنـی نـیـست تـو کــــه لــــبــریــزی از شــــوق پـــریـــدن . پـری از کــوچ و پــــر کـــشـیـدن
-
[ بدون عنوان ]
25 شهریور 1385 23:32
فرشتگان از خدا پرسیدن : خدایا تو که بشر رو انقدر دوست داری چرا غم رو آفریدی ؟ خدا گفت غم رو به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افتد
-
[ بدون عنوان ]
25 شهریور 1385 23:04
زندگی را دوست می دارم به شرط آن که :( ز ) آن زندان نباشد ( ن ) آن ندامت نباشد ( د ) آن درماندگی نباشد ( گ ) گورستان نباشد ( ی ) یاس نباشد
-
[ بدون عنوان ]
22 شهریور 1385 22:24
آبی تر از آنیم کـه بی رنـگ بـمیریم از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم شاید که خـدا خواست که دلـتنگ بمیریم
-
[ بدون عنوان ]
22 شهریور 1385 22:14
ترس از رنج از خود رنج بدتر است. پائولو کوئیلو
-
[ بدون عنوان ]
22 شهریور 1385 22:10
دلی گفت: که آخر چه بود حاصل من؟ عشق فرمود: تا چه بگوید این دل من!!! عقل نالید:کجا حل شود این مشکل من؟؟ مرگ خندید: در این خانه ی ویرانه ی من
-
[ بدون عنوان ]
22 شهریور 1385 22:05
آن کس که میگرید یک درد دارد و آن کس که می خندد هزار یک درد دارد
-
[ بدون عنوان ]
21 شهریور 1385 23:22
اگر سهم من از این همه ستاره سو سویی غریب است غمی نیست همین انتظار رسیدن شب برایم کافیست...
-
[ بدون عنوان ]
21 شهریور 1385 23:10
-
[ بدون عنوان ]
21 شهریور 1385 23:09
بـی کـسـی روز گـاره تنهای . روزگـار بی وفا . روزگـار نامرد
-
[ بدون عنوان ]
20 شهریور 1385 22:32
ای دوســــــــــــــت خــــاک شـــــــو قــــبـــــل از آنـــکه خـــــاکــــــــــــت کــــنن
-
[ بدون عنوان ]
19 شهریور 1385 22:34
با سیم ناز مژهات یه عمر گیتار میزنم نـگاه تو کـوک نکـنی من خـودمو دار میزنم چشات اگه رو پنجره طرح ستاره نزنن دست خودم نیست دلمو به در و دیوار میزنم
-
[ بدون عنوان ]
19 شهریور 1385 22:16
دنیا اگه دنیا دو روز است یک روز با تو یک روز بر علیه تو روزی که با تو ست مغرور نشو روزی که بر علیه توست مایوس نشو ولی به نظر من دو روزم نیست خیلی کمتره وقتی به دنیا میایم در گوشه ما اذان می گن و وقتی که میمیریم برای ما نماز می خوانن پس دنیا فاصله اذان تا نماز خواندنه آدمها بیشتر نیست
-
[ بدون عنوان ]
19 شهریور 1385 22:03
نگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم،دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی...
-
[ بدون عنوان ]
9 خرداد 1385 22:24
تقدیم به شقایق به هم که می رسیم سه نفریم من و تو و بوسه از هم که جدا می شویم چهار نفریم تو و تنهای من و عذاب
-
[ بدون عنوان ]
9 خرداد 1385 02:11
چنان دل کندم از دنیا ...... که شکلم شکل تنهاییست ببین مرگ مرا در خویش ..... که مرگ من تماشاییست مرا در اوج می خواهی .... تماشا کن تماشا کن دروغین بودمت دیروز ...... مرا امروز تو حاشا کن در این دنیا که حتی ابر .....نمی گرید به حال ما همه از من گریزانند ....... تو هم بگذر از این تنها
-
[ بدون عنوان ]
9 خرداد 1385 02:07
عشق آنجا که همه به عشق تو زنده شدند من آمدم و مرگ دلم را دیدم کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه ی فردا نبود کاش بودی تا برای قلب من زندگی این گونه بی معنا نبود کاش بودی تا فقط باور کنی بعد تو این زندگی زیبا نبود عاشق درغگو بسه دیگه چیزی نگو دروغگو دروغ داره ازون چشات می باره توکه عاشق ما نیستی پس چرا ادعات می شه...
-
[ بدون عنوان ]
9 خرداد 1385 02:01
آرزو خنده بر بختم زدی تا خود پسندی آرزو دارم تو هم هرگز نخندی سادگی کردم اگر دل برتو بستم ساده بودم ساده بر خاکت نشستم
-
[ بدون عنوان ]
9 خرداد 1385 01:58
شرمندگی اگه عشقی نباشه آدمی نیست اگه آدم نباشه زندگی نیست نپرس از من چه آمد بر سر عشق جواب من به جز شرمندگی نیست
-
[ بدون عنوان ]
24 دی 1384 12:22
زندگی سه چیز است : اشکی که خشک میشود لبخندی که محو میشود یادی که می ماند ولی فراموش نمیشود
-
[ بدون عنوان ]
23 دی 1384 10:42
غرورت را برای کسی که دوستش داری بشکن ولی دل کسی که دوستش داری به خاطره غرورت نشکن یادت نره..........................
-
[ بدون عنوان ]
21 دی 1384 16:46
در تاریکی شب سه شمع روشن کردم اولی برای دیدنت دومی برای موندنت سومی برای بوسیدنت در آخر هر سه رو خاموش کردم برای در آغوش کشیدنت
-
[ بدون عنوان ]
18 دی 1384 14:55
زندگی مال تو مرگ مال من راحتی مال تو گرفتاری مال من شادی مال تو غم مال من همه چیز مال تو ولی تو مال من
-
[ بدون عنوان ]
15 دی 1384 23:37
وجـودم تـنها یک حـرف است وزیـستنم تـنها گـفتن هـمان یک حـرف حالا من یک سوال دارم زیستـن شـما برای کدام یک حرف است ؟
-
[ بدون عنوان ]
10 دی 1384 16:16
به که باید دل بست ؟ به که شاید دل بست ؟ نقش هر خنده که بر روی لبی میشکفد نقشه یی شیطانیست در نگاهی که تو را وسوسه عشق دهد حیله پنهانیست
-
[ بدون عنوان ]
10 دی 1384 14:28
عشق یعنی رفتن و نرسیدن !! و در اخر ... اینه تقدیر عاشق ...
-
[ بدون عنوان ]
8 دی 1384 17:53
الـــنـــاز جــــون بودنم را هیچ کس باور نداشت هیچ کس کاری به کار من نداشت بنویسید بعد مرگم روی سنگ با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ او که خوابیده ست در این گور سرد بودنش را هیچ کس باور نکرد
-
[ بدون عنوان ]
5 دی 1384 15:54
نشد برم ، نشد نره ، نشد بخواد ، نشد بیاد نشد ولی شاید بشه ، واسم دعا کنین زیاد علی
-
[ بدون عنوان ]
26 آذر 1384 11:11
ناله کردم ذره ای از دردهایم کم نشد گریه کردم اشک برداغ دلم مرحم نشد در گلستان بوی گل بسیار بوییدم ولی از هزاران گل یکی همچون تو پیدا نشد
-
[ بدون عنوان ]
26 آذر 1384 11:08
وقتی تو دنیا اومدی هوا ابری بود وداشت بارون می اومد اما بارونش بارون نبود بلکه این فرشته ها بودن که داشتن گریه میکردن آخه یکی از اونا کم شده بود